ضمن عرض ادب و احترام به همه خوانندگان عزیز
همون طور که در جریان هستید بنده مدتی خاطرات جریان انحرافی حاجی بابا رو در کانال و وبلاگم می نوشتم که الحمدالله با استقبال خوبی هم مواجه شد.
تا اونجایی که خبر دارم همزمان با انتشار آخرین خاطره (قسمت13) چندین نفر از مجموعه انحرافی حاجی بابا جدا شده بودن...
این چند روز سختی که بر من گذشت خیلی از دوستان پیام دادن که چرا؟ چرا؟ چرا؟ و.....
حتی عده ای هم اعلام آمادگی برای ادمین شدن کردند اما من نپذیرفتم
شکر خدا اقدامات خودجوش خوبی صورت گرفت و دوباره اهالی محل هوشیار شدند که چه مار خوش خط و خالی در کمین اعتقادات پاک فرزندانشان نشسته است هرچند که عده ای به ظاهر خیلی مومن همچنان رفتارهای غیر اخلاقی حاجی بابا رو توجیح می کنند...
چند نکته:
1/بنده از انتشار خاطراتم لحظه ای احساس پشیمانی نمی کنم
2/ خدا را شاهد میگیرم تمام خاطرات حقیقی بودند
3/حتی ثانیه ای از برخوردهای حاجی بابا و مریدانش ترس در دلم راه ندادم و تا اخرین لحظه با وجود تمام فشارها مقاومت کردم
4/ علت اصلی ادامه ندادن انتشار خاطراتم فقط و فقط و فقط وساطت یکی از روحانیان محل بود که بنده برای ایشان احترام خاصی قائل بودم........... همین
امیدوارم روزی همه ما در سایه آرامش در این محله که دست کمی از کوفه نداره ، به دور از اذیت و آزار های هواپرستان زندگی کنیم
رسما پایان انتشار خاطراتم رو اعلام میکنم